در همان روز، شرکت تولید نیمه رسانای تایوان دومین سرمایه گذاری بزرگ خود در ایالت آریزونا را اعلام کرد و اظهار داشت قصد دارد یک کارخانه دیگر برای تولید تراشههای 3 نانومتری بسازد. بر اساس شنیدهها، این شرکت در حال سرمایه گذاری 40 میلیاردی در آریزوناست که بزرگترین سرمایه گذاری خارجی در این ایالت محسوب میشود.
این اقدامات یک چرخش دراماتیک در صنعت نیمه رسانای جهانی محسوب میشود و «موریس چانگ» بنیانگذار TSMCدر مراسم افتتاحیه کارخانه آریزونا گفت که جهانی سازی و تجارت آزاد-دستکم در رابطه با صنعت نیمه رسانای جهان «تقریبا مردهاند». این بخاطر اقدامات مخرب و اخلالگرانه ایالات متحده است.
همانگونه که «برایان دیسه» مدیر «شورای اقتصادی ملی» پیش از برگزاری رویداد فوق به رسانهها گفت، بخش بزرگی از انگیزه پشت «قانون تراشه و علم» که باعث شده سرمایه گذاریهای TSMC صورت بگیرد، تلاش برای بازگشت مجدد آمریکا در جایگاه رهبری ایالات متحده در اکوسیستم نیمه رسانا بود، در حالی که آمریکا هیچ تولید داخلی در این زمینه ندارد.
برای دولت بایدن، چماق و هویج نشان دادن به TSMC برای انتقال مقداری از ظرفیت تولید خود به آمریکا به مثابه با یک تیر چند نشان زدن است؛ با این کار قدرت رقابت تایوان در صنعت نیمه رسانای جهانی از بین میرود، بخش تولیدی آمریکا تقویت میشود و به راهبرد آن برای استفاده از تایوان به عنوان یک اهرم در «رقابتش» با سرزمین اصلی چین، کمک میکند.
در این زمینه «تسای اینگ-ون» رئیس تایوان و نیروهای طرفدار استقلال در این جزیره چینی، نقش بازی کردهاند. مقامات تایوان با همکاری تنگاتنگ با واشنگتن و ترسیم جابجایی TSMC به عنوان یک اقدام درست، در حال قربانی کردن منافع جزیره تایوان به منظور پیشبرد هر چه بیشتر دستور کار جدایی طلبانه خود هستند.
در عین حال، سیاست اصالتا زورمندانه ایالات متحده ماهیتی خودخواهانه دارد. صنعت نیمه رسانها یکی از صنایعی است که بیش از همه جهانی شده است. آمریکا با به راه انداختن «جنگ تراشه» علیه چین نه فقط در حال مختل کردن همکاری عادی بینالمللی است بلکه کل این صنعت را به گروگان گرفته است.
ایالات متحده ماه گذشته مجموعه گستردهای از اقدامات کنترل صادرات برای کوتاه کردن دست چین از تراشههای نیمه رسانای پیشرفته و تجهیزات ساخت تراشه، اعمال کرد. مجبور ساختن TSMC برای انتقال کارخانه تولیدی آن به خاک ایالات متحده، اقدام دیگری برای سیاسی سازی و استفاده از فناوری به عنوان یک سلاح برای مهار چین محسوب میشود.
اما تلاش آمریکا برای جلوگیری از پیشرفت فناوری چین فقط تلاشهای این کشور را برای افزایش خوداتکایی بیشتر خواهد کرد.
دیر یا زود آمریکا در خواهد یافت که در حال انجام یک بازی خودتخریبگرانه است چرا که زنجیرههای همکاری فناوری را خواهد شکست و هزینه نیمهرساناها را بالا خواهد برد که این هم مانعی بر سر راه نوآوری تلقی میشود.