کارگردان سیمرغ و پی ۲۲ میگوید: برخی از فیلمسازان ما تلاش میکنند تا وارد سبک و نگاه هالیوودی بشوند که همین ایده باعث میشود همان میزان فضای ایرانی فیلم نیز از دست برود و کارگردانان برای خودشان دام پهن میکنند.
به نقل از نداخبر، همواره سینمای ایران را به عنوان سینمای اجتماعی که درد و دغدغه مردم و جامعه را دارد میشناسند؛ سینمایی که بیشتر محصولاتش در گونه درام و ملودرامهایی است که در سطح شهر و در میان خانوادهها و آپارتمان میگذرد و ناظر به زندگی و مشکلات و شکافهای طبقات اجتماعی است. اما آیا این مؤلفهها توانسته دغدغههای اساسی مخاطبین را بررسی و بازنمایی کند؟ چند درصد آنچه به عنوان معضل در سینمای ما دیده میشود با واقعیت زندگی ارتباط جدی دارد؟
کارگردان سریال سیمرغ در پاسخ به این سؤال گفت: سینمای ما بیشتر درگیر بحثهای اقتصادی است و همین جهت باعث شده است که از مسیر درست و رسالتی که به عنوان هنر باید داشته باشد خارج بشود. در حال حاضر اکثر تهیهکنندهها دنبال این هستند که فیلم کمدی بسازند. اما برای همین هم دچار مشکلاند زیرا سراغ شوخیهای جنسی میروند که در حال حاضر این رویه سراغ سریالهای ما نیز رفته است. پس در سینمای کمدی و طنز موفق نیستیم.
او ادامه داد: در سینمای اجتماعی نیز متأسفانه دچار تکرار مکرراتیم. یک کارگردان که بنا بر دلایلی فیلم اصطلاحاً اجتماعی میسازد و موفق میشود، یکباره یک تبی ایجاد میکند که همه کارگردانهای جوان دنبال او میروند تا شبیه او فیلم بسازند تا بتوانند نظر تهیهکنندگان را برای همکاری و سرمایه جلب کنند.
به هر حال میبینیم که در آثار اجتماعی نیز ناموفقیم. از سوی دیگر تلاش میشود که به نوعی مشکلات و معضلات اجتماعی سیاهنمایی بشود درحالی که جنبه سرگرمی و جذابیت نیز ندارند و همین برای فرار مخاطب کافی است. به نظرم در حال حاضر سینمای اجتماعی ما برای اینکه بخواهد متفاوت باشد بیشتر دچار نوعی غفلت از متن جامعه شده و به تعبیری از جامعه عقب مانده است.
وی درباره راهکار بیشتر شدن مخاطبین سینمای ایران توضیح داد: ما باید در سینمای ایران همه نوع فیلم و ژانری داشته باشیم و به سلایق مخاطبین توجه کنیم. سینمای کمدی ما که دچار بحران بیاخلاقی شده است و تماشای آن در کنار خانوادهها آزاردهنده است سینمای اجتماعی فعلی ما نیز بیشتر مخاطبین خاص سینمایی خود را دارد تا مخاطبین عام. در هر حال سینمای ما چندان چنگی به دل نمیزند.
قاسمی همینطور اضافه کرد: یک نکته مهم دیگری که باید بیان شود این است که سینما متعلق به فرهنگ ما نیست و برای اینکه بتواند مخاطبین عام بیشتری داشته باشد باید با فرهنگ و ذائقه مخاطبین ایرانی خود هماهنگ شود. به عنوان مثال خطاطی، کُشتی، تعزیه و… در فرهنگ و آیین ما وجود دارد اما سینما یک محصول وارداتی است که در خون و ذات ما وجود نداشته است. برای همین اگر بخواهیم تا این پدیده مهم برای ما بیشتر مورد استفاده قرار بگیرد، باید با فرهنگ و اخلاق و سبک زندگی ملی و دینی ما منطبق شود. اما سینمای ما در حال حاضر از این انظباق چندان بهرهای ندارد.
او در ادامه بیان کرد: حتی از این بدتر، برخی از فیلمسازان ما تلاش میکنند تا وارد سبک و نگاه هالیوودی بشوند که همین ایده باعث میشود همان میزان فضای ایرانی فیلم نیز از دست برود و کارگردانان برای خودشان دام پهن میکنند. ما باید هویت سینمایی خودمان را براساس فرهنگ و هویت ایرانی-اسلامیمان پیدا کنیم و به عنوان راهکار از قصهها و شیوه قصهگویی ایرانی استفاده کنیم.
حتی این شکل در جریان سینمای دفاع مقدس وارد شده است و میخواهد شبیه فیلمهای هالیوودی باشد که اشتباه بزرگی است و فضا و ژانر دفاع مقدس را دچار تغییر ماهیت میکند. همین تغییر ناگهانی باعث میشود که فیلمهای دفاع مقدسی از قاعده و ژانر خود خارج شوند و مخاطب نتواند با آن ارتباط برقرار کند و در نتیجه در گیشه درمقابل یک فیلم کمدی سخیف شکست بخورد.
سینمای ما در این 10 سال گذشته در چالشهای مذکور به بدترین شکل ممکن گرفتار شده است. باید از این مسیر اشتباه عبور کنیم و فارغ از مسائل گروهی و باندی حاکم بر سینمای ایران بتواند عمل کند. بنابراین دغدغههای اساسی و مهم مخاطبین سینمای ایران چندان در سینمای روز ما لحاظ نمیشود و نسبت به آن بیتفاوت شده است.
این کارگردان و تهیهکننده سینمای ایران در پایان بیان کرد که فیلمنامه برزنگی بر اساس افسانههای کهن ایرانی و در ژانر کودک و نوجوان آماده ساخت است و در حال مذاکره با بازیگران برای بازی در این فیلم هستیم. بخشی از لوکیشن فیلمبرداری این فیلم در شیرگاه مازندران انجام خواهد شد.