در پی میانجیگری موفقیت آمیز چین میان ایران و عربستان سعودی برای گفتگو و احیای روابط دیپلماتیک خود در پکن، “موج آشتی” در خاورمیانه به راه افتاد. “آتش بس”، “احیای روابط سیاسی”، “آشتی” و “توسعه” در این منطقه به واژههای روز تبدیل شده است. خاورمیانه یکی از پیچیده ترین مناطق سیاسی ژئوپلیتیکی جهانی است. این ” موج آشتی” با تغییرات مثبت در خاورمیانه همراه بوده و همچنین باعث شده جامعه بین المللی نسبت به آینده خاورمیانه خوشبینی بیشتری پیدا کند.
دلیل به راه افتادن این “موج آشتی” تمایل شدید برای رهایی از تأثیر سیاستهای خاورمیانه ایالات متحده وجود دارد. ایالات متحده سالها در امور خاورمیانه مداخله کرده و به ندرت حرف از کمک به صلح و مذاکره در این منطقه میزند و برای منافع ژئوپلیتیکی یا اقتصادی خود اجرای ترفند “جذب یک طرف و جنگ با طرف دیگر” از اقدامات متعارف آمریکا بوده است. در سالهای اخیر ایالات متحده به خاطر سلطه خود به نقاط مختلف حمله کرده و سعی میکند سراسر جهان را کنترل کند و این راهبرد در طولانی مدت نمیتواند پایدار باشد. چندین رئیس جمهور ایالات متحده سیاست کوچک شدن حضور راهبردی این کشور در خاورمیانه را ادامه داده اند. برخی از متحدین سنتی ایالات متحده در این منطقه به تدریج متوجه می شوند که سیاست خاورمیانه ایالات متحده منافع واقعی را برای کشورهای منطقهای به همراه نیاورده است، فقط جنگ و درگیری را به ارمغان آورده است. “موج آشتی” نشان دهنده افزایش تمایلبا داشتن استقلال راهبردی در میان کشورهای خاورمیانه و نوسازی ساختار منطقه ای است. افکار عمومی در خاورمیانه به طور کلی معتقد است که دوران سلطه ایالات متحده بر جهان به پایان رسیده و استقلال دیپلماتیک در کشورهای منطقه به طور مداوم تقویت شده است. «وو شی که»، فرستاده ویژه سابق چین در خاورمیانه خاطرنشان کرد: تأثیر درگیری روسیه و اوکراین همچنان ادامه خواهد یافت. کشورهای خاورمیانه از این امر آموخته اند و نمی خواهند به مهره شطرنج ایالات متحده و کشورهای غربی تبدیل شوند و نمیخواهند خاورمیانه به صحنه ای برای جنگ قدرت تبدیل شود.
این “موج آشتی” همچنین بیانگر این است که مردم خاورمیانه میخواهند برای دستیابی به توسعه بهتر کشورهای خود، در یک محیط مسالمت آمیز کوشش کنند. تا مدتها، خاورمیانه یکی از پرتنشترین مناطق و تحت بیشترین مداخله نیروهای بیگانه بوده است. بسیاری از کشورها برای مدتهای طولانی درگیر جنگ و هرج و مرج بودهاند و نتوانستهاند در یک محیط آرام به توسعه برسند. در حال حاضر، با آرامتر شدن مداوم وضعیت منطقه، بسیاری از کشورهای منطقه به طور فعال به دنبال موقعیت های جدید هستند و اقتصاد و وضعیت زندگی مردم را در اولویت قرار میدهند، به عنوان مثال، سیاست خارجه و برنامه توسعه “بینش 2030” عربستان سعودی توجه جهان را به خود جلب کرده است، امارات متحده عربی بر توسعه اقتصادی تمرکز دارد و بسیاری دیگر از کشورهای خاورمیانه در همین مسیر پیش میروند. همین امر باعث شده که رسانههای غربی بگویند که در تاریخ خاورمیانه مدرن، اقتصاد برای اولین بار جایگزین مسئله سیاست و امنیت شده است.
برنامه چین برای حفظ صلح منطقه خاورمیانه، از بین بردن درگیری و تحقق ثبات طولانی مدت بین کشورهای این منطقه مورد استقبال گسترده قرار گرفته است. برای مدتهای طولانی، چین در مواجهه با اوضاع پیچیده، تنوع و آشفتگی منطقهای در خاورمیانه، همواره در تلاش برای میانجیگری و حل درگیریها منطقهای از طریق مساعدت به گفتگو و ترویج ثبات منطقهای با توسعه مسالمتآمیز روند اصلی سیاست خاورمیانه بوده است. ابتکار توسعه جهانی و ابتکار امنیت جهانی که همزمان توسط چین ارائه شد مطابق با همین خواسته خاورمیانه است و به طور فعال مورد پذیرش کشورهای خاورمیانه قرار دارد. میانجیگری موفق چین در برقراری صلح میان ایران و عربستان سعودی باعث شکلگیری یک روند آشتی ملی در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه شده و الگوی سیاسی منطقه را که برای مدت طولانی از درگیری رنج برده تغییر میدهد.
ظهور “موج آشتی” در خاورمیانه، قطعاً به آغاز روند جدید صلح و توسعه در منطقه خواهد انجامید. همانطور که چین گانگ، وزیر امور خارجه چین هنگام حضور در مراسم امضای توافق نامه آشتی ایران و عربستان گفت: “یک گام کوچک در مسیر آشتی ایران و عربستان سعودی، گامی بزرگ برای عبور از درگیری و تحقق آشتی برای بشر است.”